تأثیرات طولانی‌مدت همه‌گیری کووید-19 بر سلامت انسان و اقتصاد جهان قابل توجه است. هنگامی که تأثیر ویروس کاهش یافت، تحولات دیگری به وجود آمدند که جهان را در یک چالش چندگانه قرار دادند.

  • افزایش گازهای آلاینده: با کاهش فعالیت‌های انسانی در دوران قرنطینه و تعلیق فعالیت‌های صنعتی، آلودگی هوا به‌طور موقت کاهش یافت. اما هنگامی که فعالیت‌ها به حالت عادی بازگشت، گازهای آلاینده از سطوح پیش از ویروس افزایش یافتند، که این امر می‌تواند عوامل تغییرات اقلیمی را تشدید کند.
  • حمله به اوکراین و زنجیره تأمین نابسامان: حمله روسیه به اوکراین باعث بحران در زنجیره تأمین انرژی و غذایی شد. این حادثه منجر به اختلالات جدی در تأمین انرژی و غذا شد و باعث افزایش هزینه‌ها گردید.
  • افزایش تورم جهانی: گزارش مهم انجمن اقتصاد جهانی نشان می‌دهد که این رویدادها باعث افزایش تورم جهانی شده‌اند. تورم افزایش قیمت‌ها را در سراسر دنیا تسریع داده و بر اقتصادهای جهان تأثیر گذاشته است.
  • هزینه زندگی در سطح جهان: بحران‌ها و اختلالات در کشورهایی که با بدهی عظیم و تورم مواجه هستند، منجر به افزایش هزینه زندگی در سطح جهان شده است. این امر برخی از کشورها را در معرض چالش‌های اقتصادی و اجتماعی بسیاری قرار داده است.
  • نابرابری در درآمد و جوانب اجتماعی: این وضعیت باعث افزایش نابرابری در درآمد و جوانب اجتماعی شده است. افراز و نزولات اقتصادی نامتناسب میان لایه‌های مختلف جامعه، اختلافات را تشدید کرده است.
  • چالش‌های پیش روی اقتصادها و جوامع: انجمن اقتصاد جهانی هشدار داده که همه اقتصادها و جوامع نمی‌توانند به سادگی از این بحران‌های متراکم بهبود یابند و با تحولات سریع و پیچیده روبرو هستند.

به طور کلی، این تغییرات نشان‌دهنده پیچیدگی و ارتباط چندگانه بین عوامل مختلف در ج هان مدرن است و نیاز به رویکردهای یکپارچه و هماهنگ برای مواجهه با چالش‌های جهانی دارد.

نکات کلیدی

  • "خطر جهانی" احتمال وقوع یک رویداد یا شرایطی است که ممکن است به اقتصاد جهان، جمعیت یا منابع طبیعی آسیب برساند. 
  • افزایش هزینه زندگی بیشترین بحران فوری جهان بین سال‌های 2023 تا 2025 خواهد بود. 
  • عدم مواجهه جهان با تغییرات اقلیمی سال‌هاست که بر روی گزارش خطرات جهانی بالا افتاده است. 
  • آسیب ناپذیری به اکوسیستم‌ها منجر به خطرات جدی بلندمدت می‌شود. 
  • در سال‌های اخیر، "تشدید جوامع" به عنوان یک خطر افزایشی ظاهر شده است. ویروس کووید-19 نشان داد که سیستم‌های بهداشت جهان در معرض خطر درازمدت هستند. 
  • جنگ مالی و اطلاعاتی تهدیدات بزرگتری را نسبت به جنگ معمولی در آینده به همراه دارند. 
  • بحران رو به افزایش بدهی تهدیداتی را به اقتصادها با ناپایداری خود کشانده است. 
  • "پلی‌بحران‌ها" در آینده ممکن است رایج باشند.

خلاصه

«ریسک جهانی» احتمال اتفاق افتادن یک رویداد یا وضعیت منفی است که می‌تواند اقتصاد جهانی، جمعیت یا منابع طبیعی جهان را متاثر سازد.

نظرسنجی درک ریسک‌های جهانی (GRPS) داده‌های مورد نیاز برای گزارش ریسک‌های جهانی انجمن اقتصاد جهانی سال ۲۰۲۳ را تامین کرده است. GRPS پاسخ‌دهندگانی از زمینه‌های مختلف را درباره پنج مورد از ریسک‌های کوتاه‌مدت (از امروز تا دو سال آینده) یا بلندمدت (ده سال) مورد پرسش قرار داده است. این پنج مورد عبارتند از:

  • دیدگاه - نظرسنجی از پاسخ‌دهندگان خواست تا بی‌ثباتی جهان و ریسک‌های جهانی را در طول زمان ارزیابی کنند.
  • شدت - از آنان خواسته شد تا احتمال تاثیر ریسک‌های خاص را در بازه‌های یک، دو و ده ساله ارزیابی کنند.
  • پیامدها - خواستار ارزیابی احتمال ریسک‌های فردی و تاثیر ریسک‌های جهانی ترکیبی شد.
  • آمادگی و حکمرانی ریسک - نظرسنجی از پاسخ‌دهندگان خواست تا توانایی کنونی مردم در پاسخگویی و مدیریت ریسک‌های جهانی را ارزیابی کنند.
  • پرسش‌های کیفی درباره ریسک‌ها - و از صاحب‌نظران خواست تا درباره احتمال ریسک‌های جدیدی که در افق هستند تامل کنند.

انجمن اقتصاد جهانی (World Economic Forum) یک نظرسنجی به نام "نظرسنجی نظرات مدیران (EOS)" انجام داده است که در آن بیش از 12,000 رهبر تجاری شرکت کرده‌اند. این نظرسنجی به منظور جمع‌آوری نظرات و دیدگاه‌های مدیران و رهبران از سراسر جهان در خصوص چالش‌ها و ریسک‌های متنوع در سال‌های آینده صورت گرفته است.
تمرکز این نظرسنجی بر روی شناسایی ریسک‌های شدیدی است که متخصصان و مدیران در کشورهای فردی در دوره زمانی ۲۰۲۴ و ۲۰۲۵ پیش‌بینی می‌کنند. این گونه نظرسنجی‌ها به عنوان یک منبع ارزشمند در درک چالش‌ها و مسائل اقتصادی و تجاری جهانی و همچنین در برنامه‌ریزی برای مقابله با آنها مورد استفاده قرار می‌گیرند.
با جمع‌آوری نظرات از تعداد زیادی از رهبران تجاری، این نظرسنجی به انجمن اقتصاد جهانی کمک می‌کند تا تحلیل و پیش‌بینی‌های موثرتری در مورد چالش‌ها و ریسک‌های آینده ارائه دهد و در فرآیند تصمیم‌گیری و برنامه‌ریزی جهانی تأثیرگذار باشد.

افزایش هزینه زندگی تا سال ۲۰۲۵ مهم‌ترین بحران فوری جهان خواهد بود.

این گزارش از اکثریت پاسخ‌دهندگان نظرسنجی درک ریسک‌های جهانی (GRPS) در سال ۲۰۲۳ خبر می‌دهد که آنها هزینه زندگی را به عنوان مهم‌ترین بحران فوری در دو سال آغازین از سال ۲۰۲۳ ارزیابی کرده‌اند. این نتیجه نشان می‌دهد که مسائل مرتبط با هزینه زندگی، به ویژه افزایش هزینه‌ها برای اقلام ضروری مانند غذا و مسکن، به عنوان یک چالش اقتصادی فوری در ذهن پیشروهای تجاری جهان قرار دارد.
این بحران نوعی جدید نیست، اما همچنان ادامه دارد و به ویژه گروه‌های آسیب‌پذیر در جامعه را تحت تأثیر قرار می‌دهد. افزایش هزینه‌ها برای اقلام ضروری مانند غذا و مسکن پیش از شیوع همه‌گیری از جمله چالش‌های اقتصادی بوده است. تورم نیز این وضعیت را بیشتر کرده، به خصوص زمانی که با اختلالات در تأمین غذا و انرژی به دلیل جنگ در اوکراین ترکیب شده است.
مهم است به یاد داشت که این گزارش پیش از جنگ در خاورمیانه منتشر شده و شرایط بین‌المللی پس از این جنگ ممکن است تأثیرات جدیدی بر تورم و هزینه زندگی داشته باشد.

با وجود حل یا کاهش برخی از مشکلات زنجیره تامین که در طول همه‌گیری پدیدار شده بود، قیمت اقلام ضروری به سرعت‌تر از تورم افزایش یافت.

"پاسخ‌دهندگان نظرسنجی درک ریسک‌های جهانی (GRPS) بحران هزینه زندگی را به طور گسترده‌ای به عنوان یک ریسک کوتاه‌مدت درک کردند که حداکثر شدت خود را طی دو سال آینده خواهد داشت و پس از آن کاهش خواهد یافت."

بخش‌های فقیر جامعه ممکن است در نهایت نتوانند نیازهای اساسی حیاتی خود را تأمین کنند، که این مسئله می‌تواند به بی‌ثباتی اجتماعی و نارضایتی عمومی منجر شود. فشارهای تورمی که به طور پیوسته ادامه می‌یابد، می‌تواند باعث افزایش نرخ‌های بهره شود، که در نتیجه باعث تشدید بدهی‌های عمومی و خصوصی شود. پاسخ‌دهندگان به تورم پایدار را به عنوان یک تهدید جدی در بسیاری از کشورها، از جمله برزیل، کره جنوبی و مکزیک، گزارش کرده‌اند.
این وضعیت نشان از این دارد که تورم به‌عنوان یک عامل اقتصادی و اجتماعی مهم تلقی شده و بر جوامع با درآمدهای کم و بخش‌های فقیر تأثیرگذار است. زیرا افزایش قیمت‌ها می‌تواند به‌طور عمده بر زندگی روزمره افراد با درآمد کم تأثیر بگذارد و توانایی آنها را در تأمین نیازهای اساسی محدود کند. این مسائل ممکن است در نهایت به بحران‌های اجتماعی و اقتصادی گسترده تر منجر شوند.

عدم موفقیت جهان در مقابله با تغییرات آب و هوایی سال‌هاست که در رتبه‌های بالای گزارش ریسک‌های جهانی قرار دارد.

در طی سی سال گذشته، تغییرات آب و هوایی به‌عنوان یک مسئله مورد بحث بسیاری از دانشمندان، تصمیم‌گیران سیاستی، دیپلمات‌ها و فعالان محیط زیست قرار گرفته است. با این حال، گزارشات نشان می‌دهند که پیشرفت چندانی در مقابله با این چالش جهانی حاصل نشده است.
در گزارش ریسک‌های جهانی اولین بار در سال ۲۰۱۱، تغییرات آب و هوایی به‌عنوان یک ریسک شدید مطرح شد. این گزارش‌ها بر اهمیت این مسئله برای امنیت جهانی و پایداری زندگی روزمره انسان‌ها تأکید کردند. با این حال، گزارش سال ۲۰۲۳ نشان می‌دهد که تلاش‌ها برای کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای، به ویژه دی‌اکسید کربن، و سایر عوامل موثر در افزایش تغییرات آب و هوایی در حالت بالاترین سطح تاریخی خود به سر می‌برند.
به عبارت دیگر، تحت فشارهای تغییرات آب و هوایی، جهان با موقعیتی مواجه است که هدف بین‌المللی محدود کردن افزایش دما تا ۱٫۵ درجه سانتی‌گراد (۲٫۷ درجه فارنهایت) را تا سال ۲۰۳۰ دنبال کند به نظر می‌رسد دشوار باشد. این امر نشان‌دهنده عدم پیشرفت کافی در جلوگیری از تغییرات آب و هوایی و افزایش دماست، که ممکن است به تأثیرات جدی بر زندگی زمین و انسان‌ها منجر شود.

"ناکامی در کاهش تغییرات اقلیمی به عنوان یکی از جدی‌ترین تهدیدات کوتاه‌مدت رتبه‌بندی شده است اما این ریسک جهانی است که کمترین آمادگی برای مقابله با آن دیده می‌شود، به طوری که 70 درصد پاسخ‌دهندگان نظرسنجی درک ریسک‌های جهانی اقدامات فعلی برای جلوگیری یا آمادگی برای تغییرات اقلیمی را «غیرموثر» یا «کاملاً غیرموثر» ارزیابی کرده‌اند."

تفاوت آشکاری میان آنچه دانشمندان بین‌المللی ضروری می‌دانند و آنچه سیاستمداران و دیپلمات‌ها می‌توانند اجرا کنند باقی مانده است. دولت‌ها تحت فشار هستند تا به سمت انرژی پاک و تجدیدپذیر حرکت کنند اما به عنوان مثال اتحادیه اروپا ۵۰ میلیارد یورو (۵۴ میلیارد دلار) را صرف تاسیساتی کرد که با سوخت فسیلی کار می‌کنند. برخی از کشورها نیروگاه‌های سوخت کوره‌ای را مجدداً راه‌اندازی کردند در حالی که رهبران جهانی نتوانستند منابع انرژی خود را تغییر دهند. حدود ۶۰۰ میلیون نفر در آفریقا نیاز به برق دارند که استفاده از سوخت‌های فسیلی - که قابل‌دسترس‌تر و ارزان‌تر هستند - را برای جوابگویی به این نیاز جذاب‌تر می‌کند.

انتقال جهانی از سوخت‌های فسیلی به آهستگی خواهد بود. این تاخیر دارای پیامدهایی خواهد بود. عقب‌نشینی از اهداف تغییرات اقلیمی به سلامت انسان و ِکوسیستم‌های طبیعی آسیب خواهد رساند. تغییرات اقلیمی تاثیرگذار بر کشاورزی، مهاجرت انسانی و تروریسم و درگیری در آفریقا، آسیا و خاورمیانه خواهد بود.

آسیب قطعی و غیرقابل بازگشت به اکوسیستم‌ها، ریسک‌های جدی برای درازمدت ایجاد می‌کند.

ریسک‌های کوتاه‌مدت مانند قطبی‌شدن سیاسی ممکن است در چند سال آینده رخ دهند، اما همچنان دارای تاثیراتی بر آینده هستند. یک نفر از پنج پاسخ‌دهنده نظرسنجی درک ریسک‌های جهانی، به ویژه جوانان، به بازگشت دنیا به نسبی پایداری در عرض ده سال آینده امیدوارند. اما بیش از نیمی از پاسخ‌دهندگان بر این باورند که بحران‌ها در دهه 2020 تشدید شده و فاجعه‌بارتر خواهند شد.

ریسک‌های محوری که محققان انتظار دارند در بین سال‌های 2023 تا 2033 ظاهر شوند، به تغییرات اقلیمی و ترتیب طبیعی مربوط می‌شوند. عدم توانایی در تطبیق با تغییرات اقلیمی بالاترین ریسک جهانی برای آن دهه است، و سپس ریسک‌های مرتبط مانند بحران‌های آب و هوایی تخریب‌گر و فروپاشی تنوع زیستی و اکوسیستم‌ها قرار می‌گیرند. از دست دادن تنوع زیستی و اکوسیستم‌ها با بیشترین سرعت در تاریخ در حال شتاب‌گیری است. عدم رسیدگی به این مسائل می‌تواند منجر به بدتر شدن کمبود آب، کاهش محصولات کشاورزی و احتمال کمبود غذا، علاوه بر افزایش نزاع‌های انسانی به دلیل کمبود منابع اولیه و حتی افزایش بیماری‌هایی که می‌توانند از حیوانات به انسان منتقل شوند، شود.

حفظ اکوسیستم‌ها و تنوع زیستی نیازمند کاهش تغییرات اقلیمی از طریق کاهش سطح انتشارات سوخت‌های فسیلی است. با این حال، حتی تولید زیرساخت سبز موردنیاز برای تولید انرژی تمیز کافی ممکن است تاثیر محیط زیستی داشته باشد. کشورها همچنین نیاز دارند تکنولوژی‌های تجدید کربن را با سرعت قابل توجهی معرفی کنند، اگر چه این امر هم با ریسک عواقب غیرمنتظره محیط زیستی همراه خواهد بود.

در سال‌های اخیر "قطبی شدن جامعه" به عنوان یک ریسک افزایش یافته است.

تقسیمات گسترده جامعه‌ای، از جمله فروپاشی احساس اتصال افراد به یکدیگر، به عنوان پنجمین خطر جهانی شناخته شده است. تقسیمات، که ناشی از کاهش سرمایه اجتماعی در جوامع خراب شده است، تأثیری بر استحکام افراد و بهره‌وری اقتصادی آن‌ها دارد. تقسیمات اجتماعی یک خطر مهم در کوتاه مدت است که با خطرهای دیگر کوتاه و بلندمدت مرتبط است، مانند بحران هزینه‌های زندگی، ناپایداری سیاسی و اقتصادی، و مهاجرت انسانی به دلیل تغییرات آب و هوایی.

"افزایش گسترده‌ی فاصله‌ی ارزش‌ها و برابری، به چالشی وجودی برای هر دو سیستم استبدادی و دموکراتیک تبدیل شده است، زیرا تقسیمات اقتصادی و اجتماعی به تقسیمات سیاسی تبدیل می‌شوند."

در کشورهای چون ایالات متحده، چین و ایران، مردم در مواضع مختلف در مورد چندین مسئله از جمله مهاجرت، سقط جنین، سلامت زنان، نژاد و دین به دلایل مختلف، همچنان در سطوح مختلفی از تفکر منفعل به تفکر مثبت قرار دارند. این انقسامات به ناامنی مدنی منجر می‌شود و افراد را از دموکراسی دور و به سوی استبداد سوق می‌دهد. به عنوان مثال، از سال 2011 تا 2021، تعداد افرادی که در سراسر جهان زیر حکومتی از نوع استبداد زندگی می‌کردند، از 5٪ به 36٪ افزایش یافت. در حال حاضر، تنها 13٪ از انسان‌ها زیر دموکراسی لیبرال زندگی می‌کنند. انقسامات اجتماعی می‌توانند منجر به یک میزان دچار ناتوانی سیاسی شوند که به بالا بردن چالش‌ها و خطرات جمعی که امروزه نیازمند حل مشترک هستند، زیر سوال برده می‌شود. انتخاب رهبران و احزاب سیاسی با دیدگاه‌های افراطی، به ویژه در کشورهای اقتصادی نظیر ایالات متحده، به خطر انداختن اتحادات حیاتی منجر می‌شود.

بیماری کووید-19 نشان داد که سیستم‌های بهداشت جهان در دوران طولانی در معرض خطر قرار دارند.

سیستم‌های بهداشت عمومی جهان ممکن است برای مدیریت بحران‌های آتی و سایر بحران‌های بهداشتی مناسب نباشند. بیماری کووید-19 خطرات بهداشت جدیدی را مشخص کرد، از جمله "مقاومت ضد میکروبی" (AMR)، بیماری‌های عفونی، بیماری‌های مزمن مرتبط با تغییرات آب و هوا، بحران‌های روانی مرتبط با شرایط اجتماعی تغییر کرده، و اضطراب و اختلاف نظر در مورد واکسیناسیون.

"افزایش فراوان و گسترده‌تر بروز بیماری‌های عفونی همراه با بیماری‌های مزمن در دهه آینده، خطر این را به همراه دارد که سیستم‌های بهداشت خسته را به لبه شکست جهانی برساند."

اثرات پس از محدود شدن ویروس کووید شامل کاهش احساس کیفیت زندگی مطلوب، افزایش غیبت از کار و استفاده از سیستم‌های بهداشت هستند که همگی به تأثیرات گوناگون تغییرات اقلیمی حساس هستند. به عنوان مثال، گرمای جهانی طول فعالیت پشه‌ها و انتقال برخی از بیماری‌ها مانند مالاریا را افزایش می‌دهد. همچنین، با افزایش ناتوانی در امنیت غذایی مرتبط با تغییرات اقلیمی، کمبود تغذیه نیز افزایش خواهد یافت.

با افزایش جمعیت و پیر شدن آن، و همچنین افزایش "بار بیماری" در جامعه، فشارها بر سیستم‌های بهداشت جهانی به صورت بیشتری افزایش می‌یابد. با تأخیرهای پیش‌آمده در ارائه خدمات غیراورژانسی در دوران ویروس کووید، این سیستم‌ها در حال حاضر با مشکلات در تأمین نیاز و حفظ نیروی کار روبرو هستند. از آنجایی که تعادل ناپذیری بین عرضه خدمات بهداشت و تقاضای آن وجود دارد، وقوع یک ویروس جدید یا وقایع هواشناسی ناگهانی می‌تواند سیستم‌های بهداشت را به ویرانی بکشاند.

سازمان‌های بهداشت عمومی با به اشتراک گذاشتن اطلاعات و منابع و افزایش ظرفیت کلی، می‌توانند سیستم‌های بهداشت را بهبود بخشند. همچنین، دولت‌ها می‌توانند با ترویج سبک زندگی سالم، تغذیه مناسب و ارتباطات اجتماعی، به افراد کمک کنند تا از بروز بیماری‌ها جلوگیری کنند.

جنگ مالی و اطلاعاتی تهدیدات بزرگتری را برای آینده به همراه دارند نسبت به جنگ جهانی.

در دوره نزدیک، شرکت‌کنندگان در پژوهش‌های گزارش ریسک جهانی (GRPS)، به "جنگ جغرافیااقتصادی" به عنوان یک ریسک نسبتاً بالا نسبت به منازعات سنتی بین کشورها نگریسته‌اند. یک مواجهه جغرافیااقتصادی ممکن است شامل اقداماتی نظیر تحریم، جنگ‌های تجاری، محدودیت‌های سرمایه‌گذاری و تصاحب دارایی‌ها باشد، همانند آنچه پس از تجاوز روسیه به اوکراین در سال 2022 رخ داد. در حالی که به سمت سال 2030 حرکت می‌کنیم، شرکت‌کنندگان در GRPS اقتصادی و اطلاعاتی را به عنوان یک ریسک بزرگ‌تر از منازعات سنتی بین‌المللی، حتی کمتر از استفاده از سلاح‌های کشتار جمعی، می‌پندارند.
این موضوع نشان می‌دهد که مشارکت‌کنندگان در این تحقیقات، تمایل دارند به جنبه‌های اقتصادی و اطلاعاتی بیشتر توجه کنند و این امور را به عنوان چالش‌ها و ریسک‌های اصلی آینده می‌شناسند. این احتمال را نیز به تأکید بر اهمیت نقش اقتصاد و اطلاعات در روندهای بین‌المللی و تأثیرات آنها بر امنیت جهانی برمی‌گرداند.

"دهه‌های گذشته توسط عدم استفاده از قدرتمندترین سلاح‌های بشر و عدم بروز تصادف مستقیم بین قدرت‌های جهانی مشخص شد. پیش از سال 2022، نظامی‌سازی در تمام مناطق کاهش یافته بود."

تغییر در جهت نظامی‌سازی می‌تواند عواقب بسیار ویرانگری به دنبال داشته باشد. افزایش عدم اعتماد میان کشورها و مناطق، باعث شده است که اولویت‌های مجددی در نیروهای نظامی کشورها بروز یابد. بحران در اوکراین سبب افزایش بودجه‌های نظامی کشورهای عضو ناتو شد. با افزایش سرمایه‌گذاری در تحقیقات، توسعه و نوآوری سلاح‌ها، احتمالاً درگیری‌های آینده شامل چند حوزه مختلف از جمله زمین، دریا، هوا، سایبرفضا و فضای بیرونی خواهند بود. همزمانی در توسعه این توانایی‌ها نشان‌دهنده احتمال اثر تجمعی است که ممکن است روابط بین‌المللی را تحت تأثیر قرار دهد و ممکن است موجب رقابت‌های نظامی و افزایش تسلیحات شود.
دسترسی آسان به سلاح‌های پیشرفته و فناوری‌محور، در صورت افتادن به دست کشورها یا عوامل بی‌قانون، ممکن است مسائل خطرناکی در زمینه "جنگ نامتقارن" ایجاد کند. این واقعیت با توجه به اینکه بسیاری از این فناوری‌ها از طیف‌های گسترده‌ای از کاربردها برخوردارند و رهبران درگیر هم از بخش‌های عمومی و خصوصی خواهند آمد، ایجاد توافق‌های موثر و کارآمد در زمینه کنترل تسلیحات، به دلیل پیچیدگی آنها، چالش‌های زیادی را در پی دارد.

افزایش بحران بدهی تهدیدی برای پایداری اقتصادها به همراه دارد.

یک بحران بدهی در حال توسعه و پیشرفت به مدت چند سال است. در زمانی که نرخ بهره‌ها پایین بود، دولت‌ها به‌طور فراوانی برای ترویج رشد اقتصادی و ایجاد تعادل در شرایط پس از شیوع ویروس کووید-19، به تخصیص منابع از طریق بدهی روی آوردند. با این حال، این استراتژی ممکن است در شرایط اقتصادی عادی قابل پایداری نباشد.

تا سال 2022، مشاهده می‌شود که سطح بدهی در اقتصادهای اصلی جهان، به نسبت به تولید ناخالص داخلی (GDP)، به ۱۱۲٪ رسیده است. این مقدار بسیار بیشتر از سطح بدهی در بازارهای در حال ظهور است که به ۶۵٪ از GDP می‌رسد. افزایش این سطح بدهی نشان‌دهنده تراکم بیشتر در اقتصادهای اصلی جهان است و ممکن است تأثیرات منفی بر پایداری اقتصادی داشته باشد. این موضوع ممکن است باعث کاهش اعتماد سرمایه‌گذاران، افزایش نرخ بهره، و ایجاد فشار بیشتر بر اقتصادها شود.

"خطرات منفی به شدت حاکم هستند و یک شوک جهانی دیگر ممکن است منجر به اختلال اقتصادی عمیق‌تر و طولانی‌تر شود."

در حال حاضر، تعداد کمی از کشورها به پرداخت بدهی خود وفادارند. اما این آمار به نظر ممکن است گمراه‌کننده باشد. بیش از ۵۰ کشور نیاز به کاهش بدهی دارند و اگرچه این کشورها تنها ۳٪ از اقتصاد جهانی را تشکیل می‌دهند، اما ۱۸٪ از جمعیت جهان را دربرمی‌گیرند. در حال حاضر، نیمی از جمعیت جهان در شرایط فقر شدید زندگی می‌کنند. به همین دلیل، خطر ورشکستگی برای کشورهای با درآمد کم به شدت بیشتر است. زمانی که کشورهای پرسود مالی در این مسائل مداخله می‌کنند، تنش‌های جغرافیایی افزایش پیدا می‌کند. با افزایش تعداد ورشکستگی‌ها، تهدید به حقوق بدهکاران، از جمله بانک‌ها و صندوق‌های بازنشستگی با اهمیت ساختاری، نیز افزایش می‌یابد. این موضوع می‌تواند منجر به مشکلات جهانی بزرگ‌تری شود، به‌ویژه اگر ورشکستگی‌ها به سرعت و به صورت گسترده ادامه یابند.

بحران‌های بدهی نیز تأثیرات نامطلوبی بر سرمایه‌گذاری دارند. به گفته شرکت‌کنندگان در پژوهش‌های گزارش ریسک جهانی (GRPS)، در طولانی مدت، اهمیت بحران‌های بدهی کاهش می‌یابد، اما فرسایش زیرساخت‌ها و خدمات عمومی اهمیت بیشتری پیدا می‌کند.
کشورهای ثروتمندتر، اگرچه در وضعیت بهتری برای مقابله با این بحران‌ها قرار دارند، با چالش‌هایی روبرو هستند. اقتصادهای پیشرفته که باید دوره‌ای از کاهش رشد و سرمایه‌گذاری را تحمل کنند، به طور بیشتر واکنش‌پذیر به تقسیمات سیاسی و تنش‌های میان‌افرادی می‌شوند. این امکان وجود دارد که این کشورها نیاز به سرمایه‌گذاری بیشتری در زمینه امور امنیتی داشته باشند تا در مقابل چالش‌ها و تهدیدات محیطی مواجه شوند. این تصمیمات دشوار، نه تنها می‌توانند تأثیرات منفی بر توسعه و رشد اقتصادی این کشورها داشته باشند، بلکه ممکن است منجر به تشدید تنش‌ها و تبعیض‌های اجتماعی شوند.

"چندبحرانی" ممکن است در آینده رایج باشد.

خطرات جدی و فوری در دوره‌های زمانی دو یا ده ساله به تنهایی وجود ندارند. این خطرات می‌توانند با یکدیگر تعامل کنند و یک "چندبحران" (polycrisis) را ایجاد کنند. به عبارت دیگر، این موضوع به این اشاره دارد که گروهی از خطرات جهانی که با یکدیگر ارتباط دارند، می‌توانند اثراتی را ترکیب و توسعه دهند که بیشتر از جمع اثرات فردی آنها باشد.

در این زمینه، یک سناریوی چندبحرانی ممکن است به ارتباط داده شود با:

  1. دسترسی به منابع طبیعی: ممکن است در این سناریو، مشکلات مرتبط با دسترسی به منابع طبیعی مانند آب، خاک و انرژی به دلیل تغییرات آب و هوا و سایر عوامل طبیعی به وجود بیایند.
  2. پیامدهای تغییرات اقلیم: تغییرات اقلیم ممکن است به صورت گسترده‌تری اثر گذار باشد، از جمله افزایش دمای جهانی، آب و هوای نامناسب، و حتی حوادث طبیعی ناشی از این تغییرات.
  3. قابلیت افراد برای سازگاری و همکاری: اگر مردم و جوامع قادر به سازگاری با تحولات و همکاری در مقابله با چالش‌های جدید نباشند، این موضوع می‌تواند مشکلات اجتماعی و اقتصادی را تشدید کند و در نهایت به یک چندبحران منجر شود.

این تصاویر آینده نشان‌دهنده این است که چالش‌ها و مشکلات جهانی به صورت همگانی و مرتبط می‌توانند تأثیرات بیشتر و پیچیده‌تری را ایجاد کنند که نیاز به راه‌حل‌ها و همکاری‌های جهانی دارند.

دو ویژگی اساسی در یک چندبحران متشکل از مشکلات مختلف، مشخص خواهند کرد که آیا کشورها قادرند منابع خود را به درستی با تقاضای آنها هماهنگ کنند یا خیر:

  1. اندازه همکاری جهانی: این ویژگی نشان‌دهنده استقبال و همکاری کشورها در سطح جهانی است. اگر همکاری بین‌المللی کافی برقرار شود و حرکت کالاها در سراسر مرزها تسهیل یابد، این می‌تواند به کشورها کمک کند تا منابع خود را با تقاضای جهانی هماهنگ کنند.
  2. تأثیر تغییرات اقلیم بر تأمین منابع: شدت تأثیر تغییرات اقلیم بر تأمین منابع خاص یک عامل مهم است. تغییرات اقلیم ممکن است تأمین آب، خاک، و سایر منابع طبیعی را تحت تأثیر قرار داده و بر میزان قابلیت تأمین منابع تأثیر بگذارد.

همکاری در زمینه منابع از اهمیت بسیاری برخوردار خواهد بود تا از نتایج بین‌المللی مشکل‌ساز جلوگیری شود. بدون همکاری و توافق واقعی، کشورها با خطر مواجهه خواهند بود که به اختلالات اجتماعی، تنش‌ها، یا حتی جنگ‌های مرتبط با منابع (resource wars) منجر شوند.

درباره نویسندگان

سوفی هدینگ، نویسنده اصلی گزارش ریسک‌های جهانی 2023، رهبر ابتکار ریسک‌های جهانی انجمن اقتصاد جهانی (World Economic Forum) است. او در این نقش، نقشی بسیار مهم در تحلیل و بررسی چالش‌ها و ریسک‌های جهانی ایفا می‌کند.
سعدیه زاهدی، یکی از نویسندگان گزارش، مدیر اجرایی در انجمن اقتصاد جهانی است. وی همچنین نقش مهمی در تدوین و تحلیل مسائل اقتصادی و اجتماعی جهانی دارد.
در کل، این دو نفر از نویسندگان گزارش ریسک‌های جهانی، در تیم متخصصان انجمن اقتصاد جهانی فعالیت می‌کنند و نقش بسیار مهمی در تجزیه و تحلیل چشمگیری از چالش‌ها و ریسک‌های جهانی دارند.